سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که به مردم خوش گمان گردد، دوستی آنان رابه دست می آورد . [امام علی علیه السلام]
همه هستی من آیه تاریکیست که ترا در خود تکرار کنان - شعر و اس ام اس
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • همه هستی من آیه تاریکیست که ترا در خود تکرار کنان
    به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد
    من در این آیه ترا آه کشیدم آه
    من در این آیه ترا
    به درخت و آب و آتش پیوند زدم
    زندگی شاید
    یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن می گذرد
    زندگی شاید
    ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد
    زندگی شاید طفلی است که از مدرسه بر میگردد
    زندگی شاید افروختن سیگاری باشد در فاصله رخوتناک دو همآغوشی
    یا عبور گیج رهگذری باشد
    که کلاه از سر بر میدارد
    و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می گوید صبح بخیر
    زندگی شاید آن لحظه مسدودیست
    که نگاه من در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد
    و در این حسی است
    که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت
    در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست
    دل من
    که به اندازه یک عشقست
    به بهانه های ساده خوشبختی خود می نگرد
    به زوال زیبای گلها در گلدان
    به نهالی که تو در باغچه خانه مان کاشته ای
    و به آواز قناری ها
    که به اندازه یک پنجره می خوانند
    آه

    …………………………………………….

    به یاد روزهای انتظار

    می نویسم

     به یاد روزهای انتظار

    به یاد چشم های اشکبار

    به یاد سینه های داغ دار

    می نویسم

    به یاد خلوت های غم بار

    به یاد غروب های دلگیر

    و طلوع حسرت بار

    می نویسم

    به یاد او که چون پرنده ای

    به سوی اسمان پر کشید

    و چشم های منتظر را تا ابد

    به انتظار خود گذاشت



    جواد ::: دوشنبه 85/11/9::: ساعت 6:14 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 48
    بازدید دیروز: 3
    کل بازدید :76279

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    همه هستی من آیه تاریکیست که ترا در خود تکرار کنان - شعر و اس ام اس
    جواد
    همه هستی من آیه تاریکیست که ترا در خود تکرار کنان به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد من در این آیه ترا آه کشیدم آه من در این آیه ترا به درخت و آب و آتش پیوند زدم زندگی شاید یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن می گذرد زندگی شاید ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد زندگی شاید طفلی است که از مدرسه بر میگردد زندگی شاید افروختن سیگاری باشد در فاصله رخوتناک دو همآغوشی یا عبور گیج رهگذری باشد که کلاه از سر بر میدارد و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می گوید صبح بخیر زندگی شاید آن لحظه مسدودیست که نگاه من در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد و در این حسی است که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست دل من که به اندازه یک عشقست به بهانه های ساده خوشبختی خود می نگرد به زوال زیبای گلها در گلدان به نهالی که تو در باغچه خانه مان کاشته ای و به آواز قناری ها که به اندازه یک پنجره می خوانند آه سهم من اینست سهم من اینست

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    همه هستی من آیه تاریکیست که ترا در خود تکرار کنان - شعر و اس ام اس

    >>لینک دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    >
    set as your home page

    کد موزیک برای وبلاگ شما در وبلاگ: ی

    بهترین و زیباترین کدهای جاوا اسکریپت به همراه آزمایش آن کد

    Kamyabonline The Best Site For You